بین بودن و نبودن
بین بودن و نبودن

بین بودن و نبودن

همینجوری

بعضی‌ها در قمار روابط‌شان آن‌قدر از جسم خود به‌عنوان برگ برنده استفاده می‌کنند که سرانجام روح‌شان با خشم ورق‌ها را روی میز می‌کوبد و از بازی بیرون می‌رود. 

*:گوینده: ناشناس / ترجمه : حسین منصوری

...

آزادی من برای حرکت دادن مشتم در هوا، آن­جایی به پایان می­رسد که صورت شما آغاز می­شود.


جان استوارت میل (اگر اشتباه نگفته باشم)

یک روز عاقبت

تو خوب می­دانی سنگین­ترین دردها چون از صافی زمان بگذرند به چیزی توصیف­ناپذیر اما مطبوع تبدیل می­شوند و جملگی تلخی­ها به چیزی که طعمی بسیار خاص اما به هر حال شیرین دارند... 

چهل نامه کوتاه به همسرم - زنده یاد نادر ابراهیمی